<a href="https://gmaca.blogsky.com" title="آکادمی موسیقی گوگوش" class="text-decoration-none">آکادمی موسیقی گوگوش

سه‌شنبه 22 مرداد 1392 ساعت 17:53

ای جووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووونم

سه‌شنبه 22 مرداد 1392 ساعت 18:51

واااااااااااااااااااااااااااااااای خدای من باورم نمیشه بالاخره مجید آهنگش ساخته شد عزییییییییییییییییزمی مجیییییییییییییییییییییید جووووووووووووونم
بزن دستو به افتخارش
مجید مجید مجید مجید مجید

سه‌شنبه 22 مرداد 1392 ساعت 19:42

اخ جونمی جون مجید عاشقتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتمممممممممممممممممممممممممممممممممممم

سه‌شنبه 22 مرداد 1392 ساعت 21:05

وای اصلا باورم نمیشه ....مجید جونم دیونتم هورررررررررررااااااا مجید جونم که به فکر طرفداراش هست قربونه خنده هاش

رویا

چهارشنبه 23 مرداد 1392 ساعت 02:35 http://gravatar.com

عااااااااااااشششششششقققققققتتتتتتتتتتتم مججججججججییییییییید جووووووونم ❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤

چهارشنبه 23 مرداد 1392 ساعت 09:54

بچه ها کسی خبری از سارا و مهگل نداره؟خیلی وقته ازشون بی خبرم!دلم براشون تنگ شده, پگاه جون نمیدونی کجا هستن؟

چهارشنبه 23 مرداد 1392 ساعت 12:14

نه مریم جون خبر ندارم ولی اگه بودنا جمعمون جمع بود منم خیلی دلم براشون تنگ شده حیف

ملیکا

چهارشنبه 23 مرداد 1392 ساعت 16:12

هوراااااااااااا
مجید مجید مجید مجیدج

چهارشنبه 23 مرداد 1392 ساعت 16:57

آره واقعا حیف اونا نیستن انگار هیچکس نیست

چهارشنبه 23 مرداد 1392 ساعت 19:35

پس ما این جا بوقیم دیگه؟

چهارشنبه 23 مرداد 1392 ساعت 23:54

اختیار داری لیلا جون منتها سارا و مهگل از قدیمیا هستن خیلی هم پر سر و صدا بودن حالا که نیستن خیلی سوت و کور شده اینجا
البته عشق استو پگاه جون و یاسی جون و مونا جون و شما لیلا جون

پنج‌شنبه 24 مرداد 1392 ساعت 12:05

ممنون مریم راستی خواهر من دوسالشه عاشق مجیده فکرش را بکن

پنج‌شنبه 24 مرداد 1392 ساعت 12:24

وااااااااااااااااااااااااااااااااااای...! اول مرسی از مجید خوب و عزیزم!!!عشق من که میخواد اهنگ بده بیرون!!!!مرد لبخند!!!بعدشم مرسی از مریم و پگاه عزیزترم که به فکرم بودن و یادم کردن!دوستون دارم بوس بوس!!!!دوستای گلمین!!!فداتون!!!واقعا مریم جون !سروصداکردن بخاطر مجید باعث افتخارمه و اصلا جزو واجباته!!ماها سروصدا نکنیم کی کنه؟؟؟؟آخ بچه ها کاش روزی که آهنگ مجید میومد بیرون با هم بودیم و با هم میشنیدیمش تا جمعمون بیشتر جمع میشد ...!آخ که دیگه مجیدجون عشق تو داغونم کرد ...به کی بگم که خندهات تو شادی زندونم کرد!بوس برای مجید و پگاه و مریم !!!!

پنج‌شنبه 24 مرداد 1392 ساعت 12:28

آ.....راستی داشت یادم میرفت که بگم این مدتی که نبودم(یه 5 یا 6روز) گرگان رفته بودم مسافرت!!!یه دلی از عذا دربیارم!!!!همه اش دلم پیش وب و بچه های وب مخصوصا مریم و پگاه و یاسی بود!!!!!!!خیلی خوش گذشت جاتون خالی بود!!!!!!بعد که سرزدم دیدم مجید تو این چندروز کولاک کرده عشق من!!!!!!!واااااااااای بیاد دیگه زودتر بیاد آهنگش وای وای وای!!!!

پنج‌شنبه 24 مرداد 1392 ساعت 13:00

سلاااااااااااااااام مهگل جونم خوبی عزیزم؟دلم برات یه ذره شده بود گلم, خوب شد اومدی عزیزم بی تو صفا نداشت اینجا, آره عزیزم میبینی مجید جونم چه غوغایی کرده!به زودی آهنگشو میشنویم واقعا کاش پیش هم بودیم کیف میکردیم
خوشحالم برگشتی عزیزم ایشالله همیشه خوش باشی.

پنج‌شنبه 24 مرداد 1392 ساعت 16:27

وای سلام مهگل جونم خودتی باورم نمیشه ....میدونی چرا باورم نمیشه چون اینجا خیلی جای ادم کامنت میزارن .....ولی خیلی خیلی دلم برات تنگ شده بود بعدم مهگل جونم رسم طرفدارای مجید این نیستا که براش کامنت نزاری ....اره مجید جون غوغا کرده اهنگ که داره میده بیرون که هیچ تازه تو نظرسنجی هم اول شده قربونش ... لیلا جونم من با مریم جون موافقم همیشه نظر بزار واسه مجید جون در ضمن من خیلی خیلی دوست دارم گلم

پنج‌شنبه 24 مرداد 1392 ساعت 16:32

لیلا جون منم مامانم خیلی مجید و دوست داره عاشق ترانه میخونه مجیده هر روز میخونش ... بچه باورتون میشه من قبلا دیوونه ادرین بودم تازه اینقدر از مجید بدم میود که حد نداشت نمیدونم چی شد که حالا عاشق مجیدم بعد به طرفداراش برنخوره از ادرین بدم میاد

پنج‌شنبه 24 مرداد 1392 ساعت 16:57

پگاه جون مطمئن باش منم تعصب دارم که باید هرجا و هرطور که آدم باشه باید برا مجید کامنت بذاره ولی من متاسفانه به اینترنت دسترسی نداشتم وگرنه حتما میذاشتم!!! اااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!چه جالب پگاه جون منم همینطوری بودم نه اینکه منم عاشق ادرین بوده باشم ولی اولا منم از مجید خیلی بدم میومد!!!!اما منم مثه تو یهویی ازش شدیدا خوشم اومد!!!!

پنج‌شنبه 24 مرداد 1392 ساعت 17:02

و اما جواب اساسی واسه مریم گل عزیزم!!!!!دوست گلمممممم!!با اینکه نمیشناسمت مریم جونم ولی گرمای محبتتو از اینجا حس میکنم قربونت برم!!!!!!کاش میشد از نزدیک با هم دوس شیم!!!!!!شاید الان خیلی دوریم از هم شایدم خیلی نزدیک!تو کجای کره ی خاکی ایییی؟؟؟؟؟؟کجای ایرانی خواهر گلم؟؟؟؟؟خودم هنوز نمیدونم دوست صمیمیم بهت بگم یا خواهر دورافتاده ام؟؟؟

جمعه 25 مرداد 1392 ساعت 00:23

مهگل گلم من شیرازم شما کجایی عزیزم؟منو نمیشناسی؟که با شهرام دوتایی دعوا کردیم سر مجید!یادت اومد؟منتها اسممو انگلیسی کردم عزیزم با اون یکی مریم اشتباه نشم
عاشقتم عزیزم خوشحالم که اومدی
راستی پگاه منم همینطور بودما مثل شما اولا از مجید بدم میومد ولی بعد یهو عاشقش شدم

آرزو

جمعه 25 مرداد 1392 ساعت 07:44

بچه ها می تونم بپرسم چرا شما اولا از مجید بدتون میومد؟ و بعد چی شد که یهو ازش خوشتون اومد؟ خیلی کنجکاوم بدونم
اول از همه خودم میگم: راستش من از همون اول که مجیدو دیدم ازش خوشم اومد چون به نظرم خیلی پسر بانمک و بامزه و باحالی اومد. ولی هنوز عاشقش نبودم ولی وقتی اجراهای زنده شروع شد مجید یهو تیپش خیلی تغییر کرد و خوش تیپ تر و باحالتر شد..اصلا انگار یه آدم دیگه ای شد راستش من از همون شب اول که سرسپرده رو خوند عاشقش شدم! اعتراف می کنم یکی از دلایلی که من عاشق مجید شدم علاوه بر صدا و اخلاقش به خاطر تیپ و قیافش بود بعدشم که روز به روز بیشتر ازش خوشم اومد و الان حاضرم جونمم براش بدم..اصلا احساس می کنم سالهاست که می شناسمش.. نمی دونم درکم می کنین یا نه ...
حالا خوشحال می شم نظر شما رو هم بدونم

جمعه 25 مرداد 1392 ساعت 10:19

منم همین طورارزو جون با تفاوت این که من از همون اول عاشقش بودم

جمعه 25 مرداد 1392 ساعت 15:09

اول جواب دوست صمیمیمو میدم!مریم جونم!از اینکه شیرازی هم خوشحال شدم هم ناراحت!خوشحال شدم چون واقعا عاشق شیرازم!هم خودش هم مردمش!توهم که یه نمونه ی دیگه از مردم گل و عزیز شیرازی عزیزم!ناراحت شدم چون دیدم واقعا از هم دوریم!من مشهدم مریمم!مشهدی هستم و اینجاهم بزرگ شدم!میبینی ؟خیلی دوریم!!!ولی ناراحتیم بیشتر واسه این بود که من خیلی دوس داشتم ببینمت دوس داشتم از نزدیک باهات ریفیق شم عزیزم!مریم جون تو وب نداری؟؟میتونی ایمیلتو بدی باهم در ارتباط باشیم!البته انقد تو این وب جدیدا چندتا بی شعور اومدن!(همینایی که به جای بقیه با اسم اونا کامنت نیذارن)که آدم میترسه!ندی هم جای ناراحتی نداره خواهر گلم!فقط میخواستم بیشتر بشناسمت تا از دوستای صمیمیم شی!!دختر به این خوبی و با محبتی!فقط همین!

جمعه 25 مرداد 1392 ساعت 15:25

من به نوبه ی خودم آرزوجان الان مال خودمو بهت میگم!من اولاش که آکادمی میدیدم همون قسمتای اولو...آخه اون قسمتای اول چون هنوز اونقدر بچه ها صداهاشونو نشون ندادن ادم فقط از رو تیپ و قیافه و کارها و رفتارو صحبتاشون نظر میده!روزی که مجید اومده بود اودیشن یه جا داش میرفت تو رها بهش گف با کارت نیای بیرون من میدونم با تو!بعد مجید گف مامان!مامانی...!با خودم گفتم چه بچه ننه و چه بی مزه!خلاصه که کلی بدم میومد ازش از همون اودیشن!بعد روزای بعد!دوستام هی میگفتن چه زشته چه صدای تو دماغییییی چه فلان چه ....!خلاصه اینجوری!هی داش رو من تاثیر میذاش!احساس میکردم خیلیم بی مزه اس!!!ولی بعد دیدم واقعا اشتباه میکردم و مجید نه تنها که اونطوری نیس بلکه خیلیم بامزه اس خیلی هنرمند باذوق و سرحال و شاد با روحیه....خوش صدا با یه صدای مخملی و جادار!به قول خودت خوش تیپ و البته خوش قد و بالا و خوش قیافه!به نظر هم میاد که خیلیم پسر باوفا اهل رفیق دوستداشتنی و باحال باشه!اصن دیگه از این رو به اون رو شدم!!!مخصوصا که سر آهنگ بی تو نمیخندم دیگه عشقم چندین برابر شد از بس که غوغا کرد!!!!و حالا دیگه عشق منههههههه!همین عزیزم...!خیلی دوسش دارم!!
خصوصا اینکه همه ی جنوبیا و آبادانیا اینقدر گرم و دوسداشتنیین!خونگرم و با محبت!راچک همشونم هستیم!!!به قول بابک که میشه گرمی جایی که ازش اومده بودو تو چهره و حرفا و کاراش دید!عزیزممممممممم...!خلاصه این بود داستان مادرجان!قصه ی ما بسر رسید کلاغه ام که...همین دیگه!

جمعه 25 مرداد 1392 ساعت 18:03

مهگل جونم پس من چی منم دوست دارم یه عالمه بعدم اگه حرفم ناراحتت کرد معذرت میخوام .....ارزو جون روزای اول خیلی از مجید حالم بهم میخورد چون خیلی دلقک بود مهگل جون راست میگه منم میگفتم تو دماغی میخونه .....ولی سرسپردش دلمو برد مجید خیلی خوشتیپ وخوش قیافه هست ولی بلد نبود تیپ بزنه تازه خیلی با شخصیت شد .....سر ترانه فتنه که دیگه دیونش شدم ...مجییییییییید جونم عاشقتم راستی مهگل جون منم جنوبیم ها

جمعه 25 مرداد 1392 ساعت 18:21

پگاه جون!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟راس میگی؟؟؟؟؟؟؟؟؟قربونت برم!!!!!!!واااااااااااااااااااااااای !!!!!!کجای جنوب؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!کدوم شهر؟؟؟؟؟؟؟؟؟پس راچک توام هستم زعیزم!!!!!!زود باش بگو کجایی ای؟؟؟؟!!!!!خیلی دوس دارم با یه جنوبی حرف بزنم!!!!!!!!!باهاش ارتباط داشته باشم!!!!پس من از شهر نداام تو از زادگاه مجید!!!!!!قربونت برم!!!!!!منم خیلی دوست دارم عزیزمممممممممممممم!!!!!!!!منظورت چیه؟؟؟؟از کدوم حرفت باید ناراحت میشدم مگه؟!!!!!!!نه عزیزم من اصلا از دست تو ناراحت نیستم!!!!!!!!!

جمعه 25 مرداد 1392 ساعت 18:29

سلاااااااام به همگی دوستای عزیزم به خصوص مریم جون و پگاه جون و مهگل جون و یاسی جون عزیزم و همه بچه هایی که جدید اومدن. من دویاره اومدم ببخشید که یه مدت دیر به دیر میومدم یه مقدار مشکلات داشتم ولی واقعا همیشه به فکرتون بودم. دلم برای همتون تنگ شده بود
مریم جون مرررسی عزیزم که به فکرم بودی منم دلم برات خیلی تنگ شده بود. اتفاقا منم چند روز پیش اومدم اینجا و سراغ تو و مهگل و گرفتم. خیلی خوشحالم که دوباره هممون اینجاییم.. خیلی دوستون دارم
می بینم که مجید جووووونمم داره مثل همیشه میترکونه جوووونم مجید
راستی مهگل جون شما همون مهگلی هستی که چند وقت پیش با اون قیصر و شهرام بی ادب دعوات شد یا یه مهگل دیگه ای؟‌ ببخشید می پرسم آخه اون علامت کنار اسمش یه شکل دیگه بود. خواستم ببینم همونی یا فقط تشابه اسمیه؟ البته هر چی باشه عزیزی

جمعه 25 مرداد 1392 ساعت 18:40

در جواب آرزو جون باید بگم که من از همون روز اول که مجیدو دیدم از خودش و صداش و قیافش خوشم اومد. اصلا یه حس خاصی بهش داشتم (البته هنوز نمی دونستم اون حس چیه ) ولی همیشه اجراهاشو با ذوق و شوق بیشتری نسبت به بقیه نگاه می کردم. به خصوص از شب کوکو که اجراشو دیدم تقریبا مطمئن شدم که از اونااییه که حتما میاد به مراحل بالا . یعدش که اجراهای زنده شروع شد اولین شب که دیدمش یادمه به خودم گفتم وااای این چقد خوشگل و خوش تیپ شده و بازم بیشتر ازش خوشم اومد و خلاصه اینکه نمی دونم چرا فبل از اجراهاش همیشه نگران بودم که یه وقت خراب نکنه در حالی که نسبت به هیچکدومشون این حساسیت رو نداشتم ... و همیشه هم نگران جمعه شبا بودم .. تا اینکه تو قسمت 12 وقتی که می خواستن حذفیا رو اعلام کنن وقتی که مجید و هلن با هم مونده بودن یه لحظه واقعا احساس کردم که قلبم از حرکت وایساد. تو اون لحظه حاضر بودم هر کاری بکنم که مجید بره بالا. واقعا اون دو سه ثانیه ای که طول کشید تا رها نتیجه رو اعلام کنه واسم مثل یه قرن گذشت ... اونجا بود که فهمیدم نه بابا! مثل اینکه قضیه جدیه و انگار که واقعا عاشق شدم! از اون روز به بعدم هر روز بیشتر و بیشتر دوسش داشتم و دارم .. یادمه شب اعلام نتایج نیمه نهایی از پنج شنبه صبحش من مثل دیوونه ها شده بودم .. نه غذا می خوردم نه تو خونه هیشکی جرات داشت بهم نزدیک بشه از بس که به همه می پریدم . البته هیشکی نمی دونست دلیلش چیه تا جمعه شب بشه و نتیجه اعلام شه من تقریبا از شدت استرس به حال مرگ افتاده بودم ... خلاصه بعد از اینکه مجید رفت فینال تازه یه نفس راحتی کشیدم و بعد از تقریبا دو روز رفتم شام خوردم و تونستم بخوابم خلاصه که مجید برای من خیییلی عزیزه و همیشه هم می مونه ... اینم از قصه ی ما

جمعه 25 مرداد 1392 ساعت 18:43

مهگل جونم اره هم استانی مجیدم من بچه اهوازم ولی تا حالا فکر کنم 10 بار بیشتر که میرم ابادان مجید باعث افتخار ما جنوبی هاست ......مهگل جونم من ابادانی زیاد بلد نیستم ولی مهگل جون .مریم جون . سارا جون . لیلا جون.ارزو جون ویاسی جون سودت رادم....

جمعه 25 مرداد 1392 ساعت 18:54

راستی با پگاه کاملا موافقم . مجید خیلی خوش تیپ و خوش قیافه س ولی اوایل بلد نبود تیپ بزنه بعدش که یاد گرفت دل همه رو برد ...
پگاه جون ما هم راچکتیم

جمعه 25 مرداد 1392 ساعت 19:00

من هیچ جا نبوده از مجید خوشم نیاد هرکاری کرده هرچی خونده ب دل نشسته اصن توذاتش تودل بروییه جذاب بودن توخونشه بدون هیچ تیپ زدن ولباس خوشگل پوشیدن بازم دوست داشتنیه ازنظرمن.من اینوبیشتردوس دارم ک ی نفربدون آرایش خودش زیباباشه.... حاضرم جونموواسش بدم و میمیرم براشروزآزمونم رها باچن کلمه حرف زدن فهمید کارتو میگیره وآقای خلعتبری از هیچکس انقدتعریف نکرد ک صدای خیلی قشنگی داری باریکلا خیلی لذت بردیم و مجیدم واااااااااای میره جلو دست میده تشکر میکنه چقد باادب چقد متواضع................حس خوندنشو مث خانم گوگوش دوس دارم..... داره میخونه تواوجش بعضی موقع ها صداش ی جوری میشه انقد کیف میکنم.......

جمعه 25 مرداد 1392 ساعت 19:29

آره دقییقا این چیزایی که گفتی منم دیدم و درک می کنم منا جون و کاملا موافقم باهات

جمعه 25 مرداد 1392 ساعت 23:47

سارا جون آره عزیزم من همون مهگلم!!!!آره ایمیل جدیدمو وارد میکنم اونیکی هک شد آخه!!!!!چه خوبه که برگشتی همه مجیدیا با همیم!!!!چه خوب !!!امیدوارم هروقتم که مجید کارش اومد بیرون همه باشیم و به موقع بشنویمش!الان من و پگاه و مریم و سارا (تو دوستام البته) شدیم انجمن مجیدی!!!

جمعه 25 مرداد 1392 ساعت 23:49

منا جونم گذشتها گذشته مهم اینجاست که مجید الان تونسته دله هممونو بدست بیاره ....جونم مجیییییییییید عاشقتم .سارا جونم مرسییییییی زعیزم

جمعه 25 مرداد 1392 ساعت 23:56

پگاه عزیزدلم!!!خیلی خوشحالم که با یه اهوازی خونگرم دوستم!!!!خوش به حالت!خیلی دوس دارم بیام جنوب!یعنی اومدما ولی آبادان و اهواز تا حالا نیومدم!!!!آره واقعام افتخاره واسه من هم همینطور!!!ولی تو بیشتر!راستی پگاه جان من داشتم فکر میکردم!با خودم فکر کردم چه خوبه منو تو با هم یه وب هواداران مجید درست کنیم!!!ها نظرت چیه؟؟؟؟؟البته چندتا سوال ام دارم!مثلا اینکه من این سوالو یه بار دیگه ام پرسیدم ولی جوابی نگرفتم!تو میدونی مجید تو چه رشته ای تحصیل میکنه؟چی میخونه؟؟؟خونوادشم گلاسکوان؟؟؟یا اونا ایران یا یه جای دیگه زندگی میکنن؟؟اسم خواهر مجید؟؟؟اگه میدونی جوابمو بده پگاه عزیزمن!!!!!گذاشتم سوالامو از یکی بپرسم که مثه خودم اهل مجیده بدجور!!!!

شنبه 26 مرداد 1392 ساعت 00:32

فقط باخواهرش خارج ازایران زندگی میکنه الان دیگه گلاسگونیستن اومده لندن اسم خواهرشم وفاست.

شنبه 26 مرداد 1392 ساعت 01:09

مهگل جووون خوشحالم که خودتی آخه چند وقت نبودی فکر کردم حرفای اون دو تا موجود بی ادب بهت برخورده باشه و به خاطر همین نمیای ولی خیلی خوبه که بازم هستی
راستی منا جان تا اونجایی که من می دونم مادرش هم باهاشون اونجا زندگی می کنه و دو تا برادراش تهران هستن ولی از پدرش چیزی نمی دونم

شنبه 26 مرداد 1392 ساعت 01:13

من خودم از یکی شنیدم شایدم اینجوری باشه

شنبه 26 مرداد 1392 ساعت 07:25

مرسی سارای گلم!!منم خیلی خوشحالم که تو برگشتی!!!!بهم برخورد ولی شماهارو خیلی بیشتر از اینا دوس داشتم که نخوام بیام و دیگه نبینمتون!!!مرسی از سارا و منا بابت اطلاعاتتون!!!در صورتی که بازم کسی خواس شفاف سازی کنه کامنت بذاره اطلاعات بده لطفا من هی روشن تر شم!!

شنبه 26 مرداد 1392 ساعت 14:26

مهگل جونم من خیلی دوست دارم برای مجید سایت بزارم ولی اصلا وقت ندارم عزیزم ولی اگه کسی بزنه من کمکش میکنم .....مهگل جون درسته گفتم من جنوبیم ولی واقعا درباره مجید هیچی نمیدونم حرف های منا جون وسارا جون و توی همه سایت ها خوندم شاید راست باشن شاید شایعه .....بچه ها اینقدر حرص میخورم وقتی میینم مجید دو قدمی خودم بزرگ شده ولی من ندیدمش ......

شنبه 26 مرداد 1392 ساعت 14:57

آره البته منم منظورم همین حالا نبود!ولی منم الان که فکر میکنم میبینم این امیر طفلی خیلی وقت میذاره تا آپدیت کنه وبو!!!بعضی وقتاهم نمیرسه!!!واقعا سخته!! آقا خب یکی این رشته ی تحصیلی مجید و بگه دیگهههههههههههههههه!!!!!!!!!!!!!!!هیچکی نمیدونه یعنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟دیوونه شدم!!!!!!نمیتونم تحمل کنم ببینم هیچی راجع بهش نمیدونم!!!!!تو بچه های پارسال امیر افجارو دوس داشتم!عین باقلوا ازش اطلاعات میرسید!!!!!دیگه حتی فکر کنم آمار لباساشم داشتیم!!!! همین دلسا ام همین!!!نیگا!!!!!!از همه کاراش خبر میرسه اما مجید ما چی؟؟؟؟!!!!!!حتی رشته ی تحصیلیش که دیگه از سطحی ترین اطلاعات فردیه هم ازش نمیدونیم!!!!! انقدر تودار؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟آهای آهای یکی بیاد یه حرف تازه تر بگه برای هوادارای مجید از رشته تحصیلیش بگه!!!!
ببینیم آیدل مون که انقدر خاطرخواشیم دیگه تو چه زمینه هایی کولاک کرده؟!

شنبه 26 مرداد 1392 ساعت 16:09

راستش مهگل جون اینوازکسی مطمعن نشنیدم ولی اگه دقت کنی شب فینال ک خاطره مجیدونشون میده مجید ی تیکه میگه آکادمی موسیقی گوگوش تورشته ی موسیقی من خیلی نقش داشته.... خب این جمله دیگه چ معنی میتونه داشته باشه؟اینوهمینجوری حدس زدماممکنه اصن رشتش مکانیک یای چیزدیگه باشه!!

شنبه 26 مرداد 1392 ساعت 17:55

آخی مناجون!عزیزم!مرسی که اینم گفتی!!!رو اینم میشه فکر کرد!!!آخه میدونی یه جوری میشه!!!!!یه خواننده ی جوون و تازه کار که نمیتونه برا شغل و پول دراوردن به خواندگی تنها اکتفا کنه!!!!!!!!!!!به قول امیر افجار عزیزم که میگفت با خوانندگی تنها که نمیشه زندگی کرد پول دراورد!!!راستم میگه واللا!!!!!! البته یه دلیل دیگه ام دارم که اینطور که تو حدس زدی نباشه!!!!یادته تو پشت صحنه ی اعلام نتایج 4 که سالومه داش با هومن مصاحبه میکرد و هومن داش راجع به شایعات صحبت میکرد یه جاام به یه شایعه راجع به مجید اشاره کرد!خودت که یادت هست نه؟؟؟!!!!!بعد هومن گفت"آقاجان بعضیا گوشی ساز میزنن یعنی هیچی نت و اینا بلد نیستن انقدر برا خودشون زدن دستشون راه افتاده!! منظورش به مجید بود دیگه پس یعنی مجید نت و اینارم حتی بلد نبوده!!!خب قاعدتا کسی که رفته باشه رشته ی موسیقی اینارو میدونه و ممکن نیس که نت بلد نباشه و فقط گوشی ساز بزنه!!!! ولی بازم دستت درد نکنه عزیزدلم!!!دوستانم در وب!!!هنوز تقاضا پابرجاست!!!هرکس سرنخس پیدا کرد بیاد بگه توروخدا!!!ثواب داره بخدا!!!

شنبه 26 مرداد 1392 ساعت 23:08

قررربونت مهگل جون ما هم دوستت داریم شدیدددد
آخ گفتی آخه آدم انقد تودار؟!!‌دلسا آب می خوره میاد میذاره تو فیس بوک اونوقت این مجید ما رو دق می ده تا یه کم اطلاعات بده!! منم در به در دنبال اینم ببینم رشته ش چیه.. اصلا هیچ جا نگفته. ولی چند وقت پیش تو فیس بوک شخصیش دیدم که یه نفر که فکر کنم فامیلشون بود بهش گفت آقای مهندس! واسه همین حدس می زنم مهندسی چیزی خونده باشه

یکشنبه 27 مرداد 1392 ساعت 01:38

اره مهگل جونم اصلا وقت زیاد میخواد واسه وب که من اصلا ندارم ....باشه مهگل جونم اگه چیزی از مجید فهمیدم بهت میگم ....واقعا سارا جون بهش گفتت اقای مهندس چقدر هم بهش میاد قربونش مهندس مجییییییییید .....دیونشم

یکشنبه 27 مرداد 1392 ساعت 02:11

من ازیکی شنیدم مکانیک خونده!!!خودم باور نمیکردم...

یکشنبه 27 مرداد 1392 ساعت 02:13

راستی بچه هاماتووبلاگ مهساجون ی تصمیمی گرفتیم ک واسه کساییه ک عاشق حقیقیه مجیدندکیافک میکنندهرکاری ازدستشون بربیادانجام میدندوباماهمکاری میکنند؟

یکشنبه 27 مرداد 1392 ساعت 10:33

آخی؟مکانیک؟کهندسی مکانیک؟؟؟اگه خونده باشه اینو واقعا که قابل ستایشه!!ولی خدایی به روحیه للطیف و شاد مجید نمیاد مکانیکااااااا!!!!خدایی!

یکشنبه 27 مرداد 1392 ساعت 10:40

من واقعا خیلی مشتاقم و هرکاری باشه انجام میدم ولی واقعا گرفتاری کارا و درس ها و همه ی اینا نمیذاره !!!!بخدا اگه کار نداشتم میومدم!!!! ولی فکر میکنم باید بیشتر به کارها و درس هام برسم که به قول دلسا ایشاللا آینده ی خوبی داشته باشم!!!!!ولی واقعا خیلی دوس داشتم میومدم و همکاری میکردم!خیلی خیلی خیلی زیاد!!! از کسایی که میخوان و قراره همکاری کنن واقعا با نهایت وجود درخواست دارم که اگه دارید بسیج میشید واس مجید یه کاری کنید که همه طرفداراش لذت ببرن نهایت تلاشتونو بکنید!!! و واقعا ثابت کنید که یه مجیده و یه دنیا طرفدار پروپاقرص و خوب و محکم!!!!