

در تبعید سری دوم
در تابستان امسال ۳۵ سال تبعید رو باهم مرور میکنیم، همراه با چند تن
از مهمترین شخصیتهای موسیقی ایران و خاطراتی که برای اولین بار با من و
شما در میون میذارن. در ۷ قسمت با ۷ هنرمندِ تبعیدی.
............................................................................................................
در تبعید -شهره آغداشلو
خطر کردن کار هر هنرمندیه، اون هم هنرمندان انقلابی. من از اون دسته
هنرمندا هستم؛ بنابراین وقتی ایران رو ترک کردم خودم رو موظف دونستم که
دربارهٔ نارساییها و ناهنجاریها سکوت نکنم.
............................................................................................................
در تبعید - مارتیک
''اگه یه روز به من بگن نمیتونی بخونی و دیگه نمیتونی ساز بزنی؛ من خیلی زود میمیرم.''
............................................................................................................
در تبعید -لیلا فروهر
پس از انقلاب، با چشمپوشی از حرفه و هنر بازیگری و
خوانندگی، به زندگی در ایران ادامه داد. ولی بعد از گذشت چند سال، حق هر
گونه فعالیتی در جامعه ازش سلب شد و ناچار از راه زمینی و با مشکلات
فراوان، ایران رو به مقصد فرانسه ترک کرد
............................................................................................................
در تبعید -سید محمد حسینی
شومنی که در اوج موفقیت و در حالیکه با رای
مردمی به عنوان بهترین مجری بازیگر سال انتخاب شد، ایران رو ترک کرد. 'اگر
برای اقامت آمریکا اقدام نکرده بومدم، الان تو زندان بودم و داشتم
............................................................................................................
در تبعید -مری آپیک
بازیگر تئاتر و سینما که درست پس از دریافت جایزه بهترین بازیگر زن از
فستیوال مسکو برای ایفای نقش در فیلم 'بن بست' مجبور به ترک ایران شد.
'ما در حالی فعالیت هنریمون رو در آمریکا از سر گرفتین که در آن زمان با
گروگان گیریها و اتفاقاتی که داشت در ایران رخ میداد، ایرانی بودن در
آمریکا چیز سختی بود، حتی برای یک مغازهدار

............................................................................................................
در تبعید -رافی خاچاطوریان
با ایفای نقش در سریال 'آقای مربوطه' وارد تلوزیون ایران شد. پس از خروج
از ایران به ساخت برنامههای طنز سیاسی. اجتماعی در تلوزیونهای خارج کشور
مشغول شد. در آمریکا طی یک حمله خیابانی از طرف نیروهای طرفدار حکومت
جمهوری اسلامی، یکی از چشمانش رو از دست داد

............................................................................................................
در تبعید - عارف
''بعد از انقلاب ۷ ماه ایران بودم و خیال بیرون اومدن رو نداشتم. یعنی ماها
کسایی بودیم که ضرورت انقلاب رو احساس کردیم و دنبالش بودیم. بعد گفتن که
یک روحانی مییاد و آدم باخداست و ما خیلی خوشحال شدیم و خیلی مثبت فکر
میکردم ولی اینطور نشد


در تبعید سری اول
در تابستان امسال ۳۵ سال تبعید رو باهم مرور میکنیم، همراه با چند تن
از مهمترین شخصیتهای موسیقی ایران و خاطراتی که برای اولین بار با من و
شما در میون میذارن. در ۷ قسمت با ۷ هنرمندِ تبعیدی.
............................................................................................................
در تبعید - ابی
من از زمانی که احساس کردم که دیگه به نظر نمیرسه که بتونم در یکی دو
ساله آینده برگردم به مملکتم به چند تا چیز باید فکر میکردم، یک باید فکر
میکردم در مملکت من چی داره میگذره و به خودم که در تبعید هستم چگونه
داره میگذره!
ابی

............................................................................................................
در تبعید - اندی
'یه یاغی بودم که میخواستم بیام موسیقی راک بخونم و موهای بلند و تو
دنیا هیچ غمی نداشتم و تا اون زمان هم تجربه نکرده بودم که دوری از وطن
معنیش چیه'.

............................................................................................................
در تبعید - شهرام شبپره
'من یه گربهای رو میشناسم که حالا یه خورده موش شده ولی برای من هنوز گربه است'.
شهرام شبپره ۳۶ سال زندگی در تبعید رو
به صادقانهترین شکل بازگو میکنه، ناگفتههایی که همه بخشی از تاریخ
معاصر موسیقی ایرانه، سفری از متل قو تا لس آنجلس.

............................................................................................................
در تبعید - ستار
'تنها چیزی که میتونم بگم اینکه به نظر من، این انقلابی که در ایران
شد یک انقلاب نبود، این یک دسیسهٔ بینالمللی بود برای نابودی مملکت ما.
برای اینکه واقعا وقتی نگاه میکنی میبینی که چقدر ایران پیشرفت کرده
بود، به کجا رسیده بودیم و خب این خارجیها چشم دیدن پیشرفت رو نداشتن
دیگه.'

............................................................................................................
در تبعید - شماعی زاده
'در واقع یک شهر نیویورک بود و لسآنجلس. تو این دوتا شهر، یکی دوتا
کاباره وجود داشت و یه مقدار مهمونیهای عروسی و این برنامه ها بود. تو
چهار سال اول اگر این مهمونیهای عروسی نبود شاید همونجا موسیقی ایران دفن
میشد و خیلی سخت بود. در واقع چیزهایی که ما در بیست سال اول درست
کردیم، بیشتر بخاطر این بود که جلب نظرکسانی که عروسی یا مهمونی میگیرند
رو بگیریم و به برنامه هاشون بریم تا بتونیم صحبت کنیم.'

............................................................................................................
در تبعید -اسفندیار منفردزاده
'من میدونستم این نظام کجا داره میره و همون موقعِ نوروزش در شمال
شهیار قنبریِ عزیز بود، ویلای بابلسر بودیم و گفتم این آخرین دریایی است
که میبینید. واقعا خیلی چیزاشو پیغمبر گونه پیش بینی کردم و اتفاق
افتاد.
تنها پیاده روها رو گفتند زنونه مردونه نمیشه که نشده هنوز. یه دوستی میگفت: ممکن بشه.'