
بعد از بارها مطرح شدن این مسئله ؛ چه در چند مصاحبه ای که از من در
اینترنت یا یوتیوب موجود هست و چه در پست های قبلی در همین صفحه، باید عرض
کنم که تنها تنها تنها دلیل شرکت در آکادمی برای ما و من ، تأثیر مثبت این
برنامه بر ذهن بیننده گان برنامه ، بخصوص نسل جوان داخل ایران هست و بس !
هر
دانش آموخته موسیقی و هر انسان آگاهی میدونه ، با 3 ماه کار موسیقی ،
نمیشه خواننده پرورش داد ! دقیقاً هم همینه ! ولی برنامه آکادمی موسیقی
گوگوش ، باعث شده تا مردم عامی و عادی که هیچ اطلاع اصولی و اساسی از
موسیقی ندارند ، به عشق دیدن خانم گوگوش ، پای این برنامه یا مسابقه یا
هرچی که اسمش رو میگذارید بنشینند ، گوش کنند ، آشنا بشوند ، این کنجکاوی
باعث بشه برای یادگیری موسیقی اقدام کنند !
همین که با دیدن
اجراهای پر نقص اون هنرآموزها ، بیننده عادی هم یاد میگیره که فالش یعنی چی
، بیان شعر یعنی چی ، پرورش صدا چه تأثیری داره ، ریتم و نت و و و و چیه ،
سطح فرهنگ شنوایی جامعه بطور کل بالا میره !
بعداً هرکسی ، با هر ته
صدایی جرأت خوانندگی و سی دی و آهنگ نخواهد داشت ! هر ترانه ای و شعر و
سخنی یارای مطرح شدن پیدا نیمکنه چون جامعه آشنا و آگاه ( هرچند کم ) عکس
العمل نشون میده و اون رو حذف میکنه !
شاید هر کدوم از ما
سال آینده در این برنامه نباشیم ولی همین مقدار کار ، برای من به شخصه کافی
و دلیلیست که دِین خودم رو تا جایی که از دستم برمیاده و امکانش برایم
فراهم شده به نسل بعد از خودم که داخل ایران هستند بدهم ...
کسی چه
میدونه ؟ شاید از شوق و اشتیاق پدر و مادری نسبت به موسیقی ( بعد از دیدن
آکادمی ) و هدایت فرزندشون به یادگیری موسیقی ، بنان و شجریان و علی رهبری و
فرهاد مشکات دیگری در این خاک نمو پیدا کرد !!!
"ما " به
هر دلیل و علتی که بیانش تکرار مکررات هست ، اقلاً 5 نسل جامعه مون از
موسیقی درست دور شدیم ! و مجبوریم که " دوباره " سنگ رو سنگ ، آجر روی آجر
بسازیم و بیاییم بالا ... همینه که هست و کاریش نمیشه کرد ! این سنگ و
آجرها رو هم باید ریز ریز به وسیله موسیقی پاپ درست و آسان شده ، هم به
نسل قدیمی ( که به جبر زمانه یادشون رفته !!! ) و هم به نسلهای بعدی آشنا
کرد و شناسوند ! ( دلیل موافق بودن من برای هنرجوهای لهجه دار متولد یا
ساکن خارج همینه ! ما باید پل ارتباط فرهنگ و زبان ایران رو با متولدین
خارج از ایران حفظ کنیم ! این دوگانگی فرهنگی ، ریشه ما رو خشک خواهد کرد.
باید کوشید ایرانی خارج از وطن ( حالا به هر دلیل و منطقی خارج از وطن ) ،
با فرهنگ و زبان مادریش ارتباط ، علاقه و شوق و ذوق پیدا کنه !!! این
انتخاب و مشوق بودن این جور افراد و سوق آنها به زبان و موسیقی ، به نظر من
یکی از این راه ها هست ! )
اگر اندیشمندان و روشنفکران ما تصور
میکنند که با موتزارت یا اشتراوس یا حتی بنان و پایور این کار شدنیست ،
خدمتتون عرض میکنم ؛ نه ! نمیشه ! یعنی اون شخص ( از هر طبقه جامعه که
میخواد باشه ! ) اصلا نمیشینه که شما براش از پندرسکی و شومان یا بنان
بگویی !!! ما مجبوریم که با موسیقی پاپ پالایش شده ، با نشون دادن پایه های
اساسی در هر نوع موسیقی ، با رنگ و لعاب و شو و رقص و نور ( مثل دوای تلخی
که کودک نمیخوره و چون بیماره و لازم داره به روی حبه قند میریزند و دهنش
میگذارند ! ) مردم عادی رو ، جامعه عادی رو پای تلویزیون بنشونیم و یادش
بدهیم !
همانطور که در فیلم " در جستجوی شادی " اشاره کردم (
امیدوارم فیلم رو کامل دیده باشید ) ، من اگر زمانی امکان تدریس در ایران
رو پیدا میکردم ، شاید در یک جلسه به بیش از 100 نفر نمیتونستم همین 4 کلمه
رو یاد بدهم ! ولی با این برنامه ، با تکیه به محبوبیت یک ستاره ، بیش از
100.000 نفر با همین 4 کلمه ساده و ناچیز موسیقایی آشنا میشوند ! فکر
میکنید کدوم بهتره ؟
(: خیلی ها آشنا میشوند که راه درست چیه ؟
برای پیمودن راه درست در موسیقی چه باید کرد ؟ بد و خوب موسیقی کدومه ؟ و
... و ... و حتی اگر در موسیقی پاپ باشه !!!
تو مو میبینی و من پیچش مو !
مشخصه که این برنامه تلویزیونی هیچ وظیفه ای برای پرورش نیروی تازه نفسِ و
خواننده خوش صدا و تحصیل کردۀ موسیقی به جامعه موسیقی پاپ ما نداره !
نباید هم این انتظار رو داشته باشیم ! اصلاً چرا باید این وظیفه روی دوش یک
تلویزیون و این برنامه گذاشته بشه و از اون باز خواست بشه !!!؟؟ کذوم باز
خواست؟ آیا " وظیفه" اون برنامه هست ؟؟ نه ! تمام عوامل تلویزیون و دست
اندکارها ، ساعتها وقت و کار و تلاش ، پشت دقیقه به دقیقه این برنامه صرف
میکنند برای من ، تو ، ما و شما !!! پس چرا حس " طلبکارانه " موج میزنه ؟؟؟
ولی در عوض این برنامه میتونه منشأ و شروع درستی باشه ، برای نسلی که
آگاهی درست نداره و خوب و بد و نچشیده بخصوص در موسیقی پاپ و عامی ! پس این
نسل دوّار و جستجوگر ( ولی متأسفانه بی منبع و بی افق ) بجای اینکه این
راه ، اون راه رو هی بره و برگرده و گیج بشه ، اقلاً نشونه راه درست رو از
آدم این کاره میگیره ! آیا این اشتباهه؟ خطاست ؟!
اون چند نفری
که در هر سری آکادمی که انتخاب میشوند ، وسیله ای هستند برای بیدار کردن ،
کنجکاو کردن و بشوق آوردن علاقمندان و نوجوانان آینده به موسیقی درست و
پایه ای ! حال پاپ ، سنتی یا کلاسیک ! خیلی از کاندیدهای گذشته ، دیگه کار
رو ادامه نداده اند ! چون تازه متوجه شدند این راه ، به این سادگی پیمودنی
نیست ! آواز دهُل از دور خوش است ...
اونهایی هم که دارن ریز ریز حرکتی انجام میدن ، خوب خوبه ! انجامش بهتر از هیچ کاری نکردنه ! چرا نه؟
میمونه تأثیری که بر نوجوانان و حتی پدر مادرها گذاشته میشه ... که من
مرتب از این خبرهای مثبت مطلع میشوم و واقعاً از بُرد این موفقیت بسیار
راضی هستم .... و این از هرتشویق و کنسرت و هر اجرایی ، برای من شیرین تر
هست ! (: من کار اصلی و رهبری ارکستر یا اپرا رو رها نکردم و بسیار سخت و
جدی هم ادامه میدهم ! چون به سختی و مشقت بسیار به این مرحله ، خارج از
ایران رسیدم ! ولی در کنار این موسیقی کلاسیک ، یاد دادن به علاقمندان ،
هرچقدر کم و کوتاه ، مطمئن باشید تاثیر خودش رو خواهد کرد !
این
هنرجو های آکادمی ، مخصوصاً از سطح متوسط ( نه خوب و خوش صدا و عالی )
انتخاب میشوند تا بیننده عامی ، پا به پای یادگیری اونها ، چیز یاد بگیره !
اگر قرار باشه خوب و عالی بخوانند ( مثل آقایی که معین خواند یا خانم مسن !
) که پس من چی باید بهشون باید یاد بدهم ، که اون جوان ساروی یا اون جوان
مسجد سلیمانی هم در کنارش یاد بگیره ؟؟؟ یا اون خانمی که در اهواز یا ایلام
از همین کلاسها و صحبتهای رد و بدل شده ، آموزش ، هرچند کم و سطحی میبینه
چی ؟ اینجا مدرسه هست ! میان تا " یاد بگیرند ! " و در کنارش همه مشتاقان
موسیقی در برابر تلویزیون " یاد بگیرند" !
مقایسه این برنامه با آیدول
درست نیست ! شایدخیلی از ما مردم ، مفهوم آکادمی را متوجه نشده ایم !
دلیل شرکت کردن خیلی ها در این برنامه "شهرت" است و اینکه تصویر و صداشون
از طریق خانم گوگوش بانوی موسیقی پاپ ایران و این تلویزیون به مردم نمایش
داده بشه و شناخته شوند در حالیکه آکادمی یعنی مکانی برای آموزش نه شهرت
...
شاید از اینجا به معروفیت هم کسی برسه و لی پله اول و اصلی یاد گیری مردم و تاثیر مثبت اون در جامعه هست ، نه به به و چه چه ! (:
جدای همه اینها اینکه ، مسئله اقامت کافی و ویزا و پاسپورت ما ایرانی های
خارج از وطن هم در انتخاب تأثیر شرکت کننده ها دخیل هست و گاهی مشکل ساز (
مثل خانم شیرازی ! یا اون آقا از ایران ! همه مسائل رو نمیشه در تلویزیون
آنالیز کرد ... )
امسال تا جایی که مقدور بوده دقت شده که
هنرجو انتخابی ، کسی باشه سطح پایین یا متوسط ( از نظر تیم ما ! این که
کسی جایی آواز خوانده ، حرفه ای حساب نمیشه ! این که کسی مسابقات دیگه شرکت
کرده و مقامی هم نیاورده دلیل نیست که در آکادمی یا هیچ جتی دیگه نباید
شرکت کنه ! هر گردی گردو نیست !!! ) ، تا پرورش ببینه و هر جلسه بهتر از
قبل خودش رو نشون بده و بکشه بالا ! برای همین هم بعد از چندین و چند جلسه
، از بین چهارده نفر ، ده نفری که تغییر و پیشرفت در پروسه یادگیریشون
دیده شده ،برای اجرای زنده انتخاب میشوند!
در کنار این تغییر و
پیشرفت این عزیزان ؛ بیننده ها هم آگاهی پیدا میکنند ! یاد میگیرند !
بیننده عامی حتی یاد بگیره هر ترانه یا شعری ، که ایضاً گاهی درش فحش و
کلمات سخیف هم هست ، قابل قر و شادمانی هم نیست ، چه برسه گوش کردن !!! ...
باید یاد بگیریم " گوش کنیم " بجای اینکه " بشنویم " !
امیدوارم
توانسته باشم کمی در مورد این موضوع براتون توضیح داده باشم . در آخر خیلی
خوشحالم که اینقدر مردم ما در مورد قبول شدن " این " یا خوندن " اون " این
جووووور از خودشون حرکت و حساسیت و چرا نشون میدهند ! کاش برای باقی امورات
دور و بر و زندگی روزمره مون ، مثل آلودگی هوا ، گرونی ، و و و هم اینقدر
پرسشگر و فعال و حساس می بودیم !!!!
می بخشید طولانی شد ، ولی حس کردم برای خیل زیادی از دوستان لازم و ضروری می باشد. خوش باشید و سلامت.
دیگران کاشتند و ما خوردیم ، ما بکاریم و دیگران بخورند !
هومن خلعتبری
سلام آقا هومن
من برنامه در جستجوی شادی شما رو هم دیدم از ا ین که ایتقدر موفق و در کارت جدی هستی خیلی خوشم میاد ، یاد ا کادمی پارسال میافتم که بعد خوندن آوا خانم گوگوش گفتن هومن خلعتبری دست مریزاد ، امیدوارم همیشه در کارت فارغ از هر مسئله ای عادل و سالم باشی .